اخلاق و حسابداران

اخلاق و حسابداران


دكتر حسین عبده تبریزی

حرفه حسابداری به اطلاعات اشخاص و کسب‌وکارها دسترسی دارد؛ چون حسابدار با این اطلاعات کار می‌کند، مسوولیت اخلاقی دارد که با استقلال عمل، رازداری، تسلط‌فنی، صداقت و درستی و بسیاری صفات دیگر در حد اعلاي حرفه‌ای به فعالیت بپردازد. حسابداري سازوكاري است كه اطلاعات موقعيت مالي سازمان‌ها و كسب‌وكارها را عمدتا به عامه مردم و سرمايه‌گذاران ارائه مي‌كند. حسابداري حرفه‌اي تصوير مالي روشني از كسب‌وكارها ارائه مي‌كند و به مديران اجازه مي‌دهد تصميمات مطمئن اخذ كرده، سرمايه‌گذاران را از وضع شركت‌ها مطلع نگاه ‌دارند و كسب‌وكارها را سودآور حفظ كنند.

 در راستاي توسعه و خلق ارزش در جامعه، حرفه حسابداري نيازمند صحت‌عمل و اخلاق است، به ویژه اینکه خدمات حسابداران بيشتر به عامه مردم ارائه مي‌شود. از این رو حسابداران مي‌بايد مجموعه‌اي از موازين اخلاقي را رعايت كنند. اخلاق در حسابداري ضروري مي‌سازد كه حسابداران دانش و مهارت‌هاي حرفه‌اي براي سطح كاري را كه مي‌خواهند انجام دهند، داشته باشند تا بتوانند به كارفرمایان و مشتريان خود خدمات حرفه‌اي موثر و كارآمدي ارائه كنند. متاسفانه هنوز در دنيايي زندگي مي‌كنيم كه در آن ذات اخلاق كه به مفهوم گسترش همبستگي با ساير انسان‌هاست درك نشده است. هنوز دريافت نشده است كه اخلاق صرفا موضوع مورد علاقه و دلنگراني عامه انسان‌هاست و سلطه هيچ ابرمردي در پشت آن نهفته نيست. متاسفانه در كشور ما صحبت از اخلاق حسابداري باعث انبساط خاطر عده‌اي مي‌شود؛ حسابداري كه غيراخلاقي نباشد، از نظر آنان، اصلا حسابداري نيست و صرفا دروغ تلقي مي‌شود. آرتور اندرسن، موسسه حسابداري معروف قرن بیستم، حسابرسي مشكوكي از شركت ورلدكام به‌عمل مي‌آورد و كوركورانه درآمدهاي موهوم و متورم آن را مي‌پذيرد و از فنون تامين مالي به‌اصطلاح خلاقانه آن شركت پرده برنمي‌دارد. نهايتا آن شركت سقوط مي‌كند و آن به‌اصطلاح حسابرسانی را كه ديگر شهرتي برابر با ارزش سهام ورلدكام داشتند، با خود به زير مي‌كشد.مديرعامل شياد و طماعي همچون برنارد ابررز، با دستكاري حساب‌ها و شناسايي 11 ميليارد دلار درآمد موهوم، سهامداران شركت آمريكايي ورلدكام را در سال 2002 به خاك سياه نشاند و در اين مسير حسابرسان موسسه حسابرسي آرتور اندرسن را در كنار خود داشت. البته آرتور اندرسن، حسابرس شركت، در جریان دادرسی مدير مالي ورلدكام را به مخفي‌كاري در ارائه اطلاعات متهم مي‌كرد و تقصير را به گردن شركت مي‌انداخت. اما نهايتا این دو حسابدار شريف واحد حسابرسي داخلي شركت بودند كه رويه‌هاي فاسد حسابداري شركت را افشا كردند و ابررز را براي 25 سال به زندان فرستادند و باعث شدند غول حسابرسي بزرگ دنيا يعني آرتور اندرسن عملا منحل شود. اين سناريو بارها و بارها طي سال‌هاي اخير در ايران و جهان تكرار شده است. رسوايي هواپيمايي آمريكا، رسوايي سال ٢٠٠٨ زيمنس، بانك برينگز، لمن برادرز‏، بانك انگلو آيريش، صندوق سرمايه‌گذاري مداف، نورتل، گلوبال كراسينگ، بيمه آ.آي.گ‏، فردي‌مك و رسوايي شركت انرون نمونه‌هاي افشاشده اين موارد است. رسوايي‌هاي عمده در شركت‌هايي چون انرون و ورلدكام «اخلاق» را محور كار دست‌اندركاران حسابرسي قرار داد، چرا که مديران با همكاري حسابداران سال‌ها حساب‌سازي مي‌كردند، عايدات را به‌اصطلاح مديريت مي‌كردند، در مورد هزينه‌ها اطلاعات نادرست مي‌دادند، در مورد درآمدها گزافه‌گويي مي‌كردند و سوءاستفاده از وجوه كسب‌وكارها را مورد غفلت قرار مي‌دادند، صورت‌هاي مالي گمراه‌كننده ارائه مي‌كردند و با دريافت رشوه و اختصاص پاداش‌هاي كلان، انجام معامله به اتكاي معاملات نهاني را ممكن مي‌كردند. هر جامعه متمدن بر ارزش‌هاي اخلاقي استوار است؛ بدون‌اخلاق تمدن سقوط مي‌كند. رعايت موازين اخلاقي توسط كسب‌وكارها باعث ارتقاي اعتماد عمومي به كالاها و خدمات آنها مي‌شود. اخلاق بايد آموزش داده شود. مردم با ميل به اخلاقي‌بودن و رعايت حقوق ديگران و رفاه جامعه به دنيا نمي‌آيند. چنين است كه جوامع حسابداري نيز ضوابط اخلاقي را آموزش مي‌دهند و رعايت آن را نيز از اعضاي خود مي‌طلبند. جامعه حسابداري ايران حداقل در 25سال اخير، همواره به مصطفي علي‌مدد به‌مثابه مصداقي از حسابداري اخلاقي تكيه كرده است و او را به‌عنوان شاهد و نمونه به حسابداران جوان نشان داده است. در جو آلوده كسب‌وكار ايران، علي‌مدد چندان نگران نبود كه بگويد «منِ تنها همه كار نمي‌توانم بكنم، اما نبايد از كاري كه مي‌توانم به تنهايي بكنم غافل شوم.» او شجاعت داشت که نه بگوید؛ شجاعت مقابله با واقعیت را داشت. به‌دنبال انجام کاری بود که درست می‌پنداشت. چنين بود كه به‌رغم همه ناملايمات محيطي، به‌طور مطلق به اصول و موازين اخلاقي خود در رشته حسابداري پايبند ماند و به‌دنبال اين نرفت كه چون همه حوزه‌هاي كسب‌وكار آلوده است، بايد همراه جريان شود و از اصولش كوتاه آيد، چه رسد به اينكه از آنها عدول كند. در جامعه‌ای که ادای وظیفه دیگر فضیلت تلقی می‌شود، علی‌مدد بی‌منت به‌دنبال ادای وظیفه بود.درگذشت استاد علی‌مدد دردی جانکاه به جان حسابداران ریخته است و تاثری عمیق در جوامع حسابداری برانگیخته است و این همه نه به‌خاطر ده‌ها جلد کتاب حسابداری ارزشمند وی و نه به‌دلیل نقش موثر او در تولد نهاد حرفه‌ای حسابداران و نه‌تنها به‌جهت خیل انبوه دانشجویان او و نه ناشی از سهم بی‌بدیل او در پایه‌گذاری دانشگاه بلوچستان است و این واقعیت که برای شکل‌گیری آن نهاد، علی‌مدد چندین سال از عمر خود را وقف آن دانشگاه کرد. بلکه موقعیت ممتاز او حاصل تعهدات و احساس مسوولیت او در قبال کشور و ایرانیان از گذر رشته حسابداری بوده است. مصطفی علی‌مدد بالاتر از هرچیز حسابداری اخلاقی بود که عشق خود به ایران و ارتقای موقعیت کشور را به تعهدات و مسوولیتش در قبال دانش حسابداری گره زده بود.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

13 درس از ناپلئون هیل درباره هدف‌گذاری

13 درس از ناپلئون هیل درباره هدف‌گذاری

13 درس از ناپلئون هیل درباره هدف‌گذاری

در فروش قاعده اصولی وجود دارد و آن قاعده این‌است: قبل از اینکه به دیگران بفروشید، باید به خودتان بفروشید. اگر به کالا و خدمات خود اعتقاد نداشته باشید، بدانید که دیگران هم به خدمات و کالاهای شما اعتقاد نخواهند داشت. اگر دیگران را فریب بدهید و آن‌ها را به معامله‌ای غیر‌منصفانه وادار کنید، باید قبل از همه بر مقاومت درونی خود در برابر انجام دادن کار اشتباه غلبه کنید.


 

1. اگر اعتقاد داشته باشید که می‌توانید، حتماً می‌توانید.
به هر‌چه اعتقاد داشته باشیم اتفاق می‌افتد. به این اصطلاحاً تحقق باور می‌گویند. اغلب ما هرگز متوجه نمی‌شویم که از چه نیروی عظیمی برخورداریم،زیرا نمی‌خواهیم تن به انجام دادن کارهایی بدهیم که در‌نظر دیگران امکان انجام دادنش وجود ندارد. کارهای غیر‌ممکن به تلاش و تمرکز بیشتری نیاز دارند، اما وقتی اینها تحقق پیدا می‌کنند، پاداشی گران حاصل می‌شود. ممکن است نتوانید به هرچه دوست دارید دسترسی پیدا کنید، اما تا معتقد نباشید که توان انجام کاری را دارید، هرگز به انجام دادن آن موفق نمی‌شوید.

2. اگر مطلبی را به‌دفعات برای خود تکرار کنید، حتی اگر واقعیت نداشته باشد آن‌را باور می‌کنید.
تکرار یک مطلب باعث می‌شود ذهن نیمه هشیارتان آن‌ را به عنوان یک حقیقت بپذیرد و آن‌را به یک حقیقت فیزیکی تبدیل می‌کند. می‌توانید از این موقعیت استفاده کنید و به جنبه‌های مثبت امور توجه کنید. جای «می‌توانم این کار را بکنم.» را با «این‌کار را خواهم کرد.» عوض کنید.

3. اگر به خود و دارندگی‌ها و امتیازات خود اعتقاد نداشته باشید، دیگران هم به شما و دارندگی‌هایتان اعتقاد نخواهند داشت.
در فروش قاعده اصولی وجود دارد و آن قاعده این‌است: قبل از اینکه به دیگران بفروشید، باید به خودتان بفروشید. اگر به کالا و خدمات خود اعتقاد نداشته باشید، بدانید که دیگران هم به خدمات و کالاهای شما اعتقاد نخواهند داشت. اگر دیگران را فریب بدهید و آن‌ها را به معامله‌ای غیر‌منصفانه وادار کنید، باید قبل از همه بر مقاومت درونی خود در برابر انجام دادن کار اشتباه غلبه کنید.

4. چه کسی به‌شما گفت که این‌کار عملی نیست؟به چه موفقیت عظیمی رسیده است که او را واجد شرایط کرده تا برای شما تعیین محدودیت بکند؟
در جریان زندگی به نکته مهمی پی می‌برید و آن نکته این ‌است که کسانی که بیش از همه توصیه می‌کنند و پند و اندرز می‌دهند، کمتر از دیگران شایسته انجام این‌کار هستند. اشخاص موفق و درگیر فرصت آن‌را ندارند که خطوط زندگی شما را مشخص کنند،آن‌ها گرفتار زندگی خود هستند.ناموفق‌ها و ناقابل‌ها بیش از هرکسی فرصت دارند که خط و خطوط زندگی دیگران را ترسیم کنند. این اشخاص از شکست خوردن و ناکام ماندن شما لذت می‌برند. وقتی کسی به‌شما می‌گوید، چیزی که می‌خواهید به آن برسید غیرممکن است و یا ارزش تحمل زحمتش را ندارد، نگاهی دقیق به او بیاندازید و ببینید که در زندگی خود به کجا رسیده‌اند، چه موفقیت‌هایی کسب کرده‌اند. آدم‌های موفق خوشبین هستند و به موفقیت عادت کرده‌اند.


5. اگر به رفتار امروزتان ادامه دهید، ده سال دیگر در چه شرایطی قرار خواهید داشت؟
خیلی‌ها متوجه نیستند که موفقیت‌های بزرگ از موفقیت‌های کوچکی که اغلب در مدتی طولانی به‌دست آمده‌اند نشات می‌گیرند. واقعیتی است که آدم‌های موفق اندیشمندان بلند‌مدت هستند، آن‌ها می‌دانند که باید از هر موفقیت خود درسی بگیرند و هر موفقیت را زیربنای موفقیت بعدی قرار دهند. مرور منظم پیشرفت و ترقی، بخش مهمی از هدف‌گذاری است. هدف چیزی آنقدر‌ها بیش از یک میل و اشتیاق نیست، مگر اینکه برای دستیابی به آن زمان‌بندی کنید. مهم است که در برنامه‌ریزی هدف‌ها به هدف‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و دراز‌مدت توجه داشته باشید. با توجه به شرایط در هدف‌های خود تجدید نظر کنید، به زمان انجام شدن آن‌ها توجه داشته باشید و به تدریج هدف‌های بزرگتری برای خود انتخاب کنید. دقت کنید که در مسیر درستی در حرکت باشید.

6. از زندگی چه می‌خواهید و برای رسیدن به این خواسته به زندگی چه می‌دهید؟
در فیزیک قانونی هست که می‌گوید: برای هر عملی، واکنشی به همان اندازه در جهت مخالف وجود دارد. همین مطلب در زندگی ما نیز صدق می‌کند. هرچه بکارید همان را برداشت می‌کنید. برداشت شما با سرمایه‌گذاری شما رابطه مستقیم دارد. به هر‌چیز یک برچسب قیمت الصاق شده است. وقتی برای خود هدفی درنظر می‌گیرید و برای رسیدن به آن‌هدف تلاش می‌کنید می‌بینید که هیچ هدفی دور از دسترس نیست.

7. به‌جای آنچه نمی‌خواهید و به آنچه می‌خواهید توجه کنید.
به هرچه فکر کنید به آن می‌رسید. به هرچه برای مدت کافی فکر کنید، بخشی از روان شما می‌شود، از این قانون به سود خود استفاده کنید. اگر ذهن خود را متوجه مسایل کنید، به مسئله می‌رسید و اگر به راه‌حل بیندیشید، به راه‌حل می‌رسید. داشتن تردید،هراس و احساس عدم امنیت خاطر طبیعی است. انسان موفق به این مهم توجه می‌کند و با متمرکز شدن روی جنبه‌های مثبت و هدف‌های مطلوب راه غلبه بر آ‌ن‌ها را می‌یابد.

8. به هرچه بخواهید می‌رسید، مشروط بر آنکه جایگزینی را به‌جای این خواسته خود نپذیرید.
کسانی که در زندگی خود به موفقیت‌های بزرگ می‌رسند کسانی هستند که به کمتر از آنچه می‌خواهند رضایت نمی‌دهند. وقتی می‌بینید که به دریافت کمتر از حد مطلوب فکر می‌کنید، لحظه‌ای صبر کنید و موقعیت را تحلیل نمائید. آیا موانعی که پیش روی خود می‌بینید برطرف ناشدنی هستند؟ آیا راه دیگری برای حمله به مسئله وجود ندارد؟ هر قدمی که در مسیر درست برداشته شود، هرقدر کوچک و جزیی به‌نظر برسد شما را به‌سمت هدف سوق می‌دهد.

9. مهم نیست که در گذشته چه کرده‌اید، مهم این است که در آینده چه خواهید کرد.
این گفته شکسپیر است که « آنچه گذشته است پیشگفتار است» هر کاری که در گذشته انجام داده‌ایم در حکم پیشگفتار و مقدمه‌ای برای کار بعدی ماست. برای موفقیت‌‌های آتی خود برنامه‌ریزی کنید و پیروزی‌های امروز خود را جشن بگیرید.

10. به دقت به آنچه می‌خواهید بیندیشید.
بسیاری از مردم برای تعطیلات آخر هفته خود بیش از زندگیشان برنامه‌ریزی می‌کنند. و بعد ناگهان متوجه می‌شوند که بی‌آنکه بدانند زندگیشان گذشته است. وقتی دقیقا مطالعه کنید و بدانید که از این زندگی چه می‌خواهید، نیرو و توان‌تان را برای رسیدن به این خواسته‌ بسیج می‌کنید. یکی از امتیازات مهم داشتن هدف مشخص در زندگی این ‌است که به‌شما این امکان را می‌دهد تا فعالیت‌های خود را از پیش سازماندهی کنید. در این شرایط خودبه‌خود می‌دانید که آیا به‌سوی هدف پیشرفت می‌کنید یا از آن فاصله می‌گیرید. اینگونه می‌توانید از زمان، از پول و از انرژی خود برای رسیدن به هدفتان استفاده کنید.

11. ترقی شما در زندگی از ذهن‌تان شروع و به همانجا ختم می‌شود.
هر موفقیت بزرگی با یک ایده در ذهن شروع می‌شود و بعد به حقیقت می‌پیوندد. با یادگیری و مطالعه دائم ذهن خود را با نقطه نظرها انباشت کنید و بعد برای تحقق آن‌‌ها بکوشید. حتی یک ایده کم‌مقدار که به مرحله عمل گذاشته می‌شود به‌مراتب از یک ایده عالی که به مرحله عمل درنمی‌آید بهتر است.

12. ثبات هدف اولین اصل موفقیت است.
برای دستیابی به موفقیت باید طرحی مدبرانه برای زندگی داشته باشید و به‌رغم همه مشکلاتی که احتمالا وجود دارد به آن بچسبید. توجه داشته باشید که در عمل همه اشخاص موفق جایی در زندگی مایوس می‌شوند. اما هیچ مانعی وجود ندارد که شخص با ثبات رای و مصمم از عهده آن بر نیاید.

13. انسان هدفمند همیشه موفق است.
هدف‌گذاری را بخشی همیشگی از زندگی خود قرار دهید. می‌توانید هدف‌هایی کوچک و قابل‌حصول را درنظر بگیرید و آنقدر در جهت نیل به آن بکوشید تا به آن برسید. بدانید که موفقیت‌های کوچک به موفقیت‌های بزرگتر ختم می‌شوند.

منبع: مدیرسبز


مرجع حسابداران حرفه ای ایران + دانلود

مرجع حسابداران حرفه ای ایران + دانلود

مقاله تحقیقاتی و مستند 

 در خصوص  تاريخچه و چگونگي پيدايش نرم افزارهاي

حسابداري و مالي  و انواع آنها در

ايران

و مقایسه های فنی و تخصصی آنها با یکدیگر

--------------------------------------------------

اين مقاله رايگان بوده براي مطالعه و يا دانلود آن به وبلاگ

( مرجع حسابداران حرفه اي ايران  )

 به آدرس اينتر نتي ذيل :

http://www.padideh4.blogfa.com/cat-18.aspx

مراجعه فرماييد



ایلام حساب

وبلاگ تخصصی حسابداری


تالار گفت و گوی حسابداری accelearn  

تالار گفت و گوی حسابداری accelearn


تالار گفت و گوی حسابداری تساوی

تالار گفتگوی حسابداری تساوی اماده ارائه خدمت به شماست. شما می توانید سوالات خود را درآنجا مطرح کنید.

برای ورود کلیک کنید.

مشاهیر حسابداری ایران 3

مشاهیر حسابداری ایران 3

امروز یکی دیگر از مشاهیر و افتخارات حسابداری ایران را به شما

معرفی می کنیم دکتر رضا شباهنگ


دکتر رضا شباهنگ

محققان و پژوهشگران در باب دغدغه های فکری جامعه اندیشه می کنند و حاصل کار خود را تدوین و به جامعه عرضه می کنند. هرچه مبادله و تعاطی آرا و نظریه های اندیشمندان با اعضای جامعه بیشتر باشد, خردمندی وسلامت و سعادت بیشتری نصیب جامعه خواهد شد. اگر وسیله انتقال آرای اندیشمندان فراهم نباشد, و اگر جامعه به سخن و تالیف دانشمندان خود کم توجه باشد, ارزشمندترین علم و دانشِ دانشمندان سودی به بار نخواهد آورد؛ مانند سنگ گرانبهایی که نه در نگین انگشتری که درخاک و سنگ فرومانده باشد.

نقش فرهنگ دوستان, ساختن انگشتری زر و جای دادن سنگ گرانبها درآن است. آن ظرف و این مظروف لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر بگوییم فرهنگ دوستی و اشاعه فرهنگ, همسنگ علم اندوزی و علم پژوهی است, گزاف نگفته ایم.

سازمان حسابرسی و مدیرعامل آن آقای سید محمد رضا فاطمی, نقشی شایسته و ستودنی در ارتقای مقام حرفه و منزلت حسابداری درکشور داشته اند و بدون تردید تلاش ایشان برای اعتلای فرهنگ حسابداری به نامشان ثبت خواهد شد.

درهمایش باشکوهی که در روز سوم مردادماه 1380 به کوشش مدیرعامل سازمان حسابرسی و با حضور مدیران و مسئولان بلندپایه سازمان و محققان برجسته مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی تشکیل شد, از نقش شایسته دکتر رضا شباهنگ در ادبیات حسابداری کشور تجلیل به عمل آمد.

در این گردهمایی استاد برجسته حسابداری آقای دکتر فضل ا... اکبری با کلامی شیوا و پر احساس از آقای دکتر شباهنگ تجلیل و تقدیر به عمل آوردند. (سخنرانی آقای دکتر اکبری در ادامه مطلب درج شده است.)
دکتر رضا شباهنگ درسال 1970(1349 شمسی) تحصیلات خود را در دانشگاه سیراکیوز نیویورک تکمیل کردند و به اخذ درجه دکتری در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری نائل آمدند. ایشان ازآن پس به تدریس در دانشگاههای ایران و مطالعه و تحقیق و تالیف کتاب پرداختند. دکتر شباهنگ کارتدریس دروس حسابداری را از دانشگاه ملی سابق (دانشگاه شهید بهشتی) و مؤسسه عالی حسابداری شروع کردند و پس از انقلاب اسلامی ایران در دانشکده علوم اداری دانشگاه تهران, دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی (دوره عالی تحقیقات) به تدریس پرداختند. ایشان درحال حاضربه عنوان عضو هیئت علمی و رئیس گروه مدیریت دوره عالی تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی فعالیت داشته و با سمت استادی به تدریس در دوره دکترای مدیریت اشتغال دارند.

دکتر شباهنگ درسال 1351 در زمانی که کتابهای اصول حسابداری به زبان فارسی در ایران انگشت شمار بود, کتاب تئوریهای حسابداری راتالیف کردند. تسلط ایشان به مبحث تئوریهای حسابداری و نیاز مبرم دانشپژوهان دوره دکترای حسابداری به کتابی مرجع دراین مبحث موجب شده است که ایشان تالیف کتاب جدیدی با همین عنوان را در برنامه کار خود قراردهند.

آقای دکتر شباهنگ از سال 1365 همکاری خود را با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی آغاز کردند که هنوز ادامه دارد. ثمره این همکاری انتشار کتابهای متعدد در زمینه های حسابداری مالی, حسابداری مدیریت, مدیریت مالی و حسابرسی عملکرد بوده است. آثار ارزنده دکتر شباهنگ توجه محافل علمی را به خود جلب کرده و چندین جایزه را به خود اختصاص داده است.

برای اینکه مطالب بیشتری در مورد دکتر شباهنگ بدانید به ادامه مطلب مراجعه کنید .



ادامه نوشته

نوابغ حسابداری ایران( 2 )- استاد سید حسن سجادی نژاد

نوابغ حسابداری ایران( 2 )- استاد سید حسن سجادی نژاد

  سلام به همه شما عزیزان  

امروز می خواهیم یکی دیگر از نوابغ حسابداری ایران  که حق زیادی

به گردن جامعه ی حسابداری ایران دارد را معرفی نماییم

 

حسن سجادی نژاد

 استاد سید حسن سجادی نژاد

به منظور معرفی و بزرگداشت پیشگامان حسابداری نوین ایران، در شماره قبل از مرحوم اسماعیل عرفانی یاد کردیم. هرگاه بحث حسابداری نوین و تحول آن مطرح می شود، عرفانی و سجادی نژاد، نخستین نامهایی است که به یاد می آید. شیوه زندگی مرحوم عرفانی و فوت او در سال 1352، کمابیش غریبانه بود، به گونه ای که حتی دستیابی به اطلاعات اولیه در مورد ایشان نیز با دشواری همراه بود. اما هنگامی که استاد سجادی نژاد، از برجسته ترین پیشگامان حسابداری نوین کشور روی در نقاب خاک کشید آسیب ملموس و جبران ناپذیری بر پیکرة حرفه هنوز نوپای حسابداری وارد آمد. سراسیمگی و دلواپسی در همه مشهود بود، زیرا دریافتند کسی که دورادور به همه دلگرمی می داد و همه ناخودآگاه به او اتکا داشتند از میان رفته است. طی یکی دو سال پس از رفتنش، بزرگان حرفه سخنها درباره اش گفتند و هریک کوشیدند ادای دینی به او بکنند، و این ادای دین با نوعی وفاداری به ارزشهایی که استاد در تمامی عمر با آنها زیست و به دیگران آموخت، همراه بود.

اگر می گوییم که سجادی نژاد را بزرگداشتی شایسته تر باید، به خاطر زندگان است؛ که در گذشتگان را اگر نیازی باشد، تنها به دعای خیر و آمرزش خواهی است؛ و در این نسل و نسلهای بعد کم نیستند افرادی که دعای خیر بدرقه راه سجادی نژاد کنند.

و براستی نیز چنین است. شمار دانش آموختگان او را حدود 5000 نفر تخمین می زنند و تعداد شاگردان غیرمستقیم او بسی بیشتر از این است. ما نیز به نمایندگی از سوی این دانش آموختگان یادی از ایشان می کنیم، به این امید که چراغی فرا راه رهروان طریق او افروخته باشیم.

زنده یاد استاد سید حسن سجادی نژاد در اسفندماه 1296 در خانواده ای متدین و عالم در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پیش از آنکه در آذر ماه 1315 از طرف بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری عازم انگلستان شود، علاوه بر تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم علمی، در رشته ریاضیات عمومی، فیزیک و شیمی نیز کسب علم کرد. شواهد نشان می دهد که این مطالعات بعد از آن نیز به شیوه ای غیرکلاسیک ادامه یافته است. در سال 1323 (1945 میلادی) به عضویت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 میلادی) به عضویت پیوسته آن انجمن درآمد. در سال 1324 پس از پایان تحصیلات عالی در انگلستان، به ایران برگشت و از سال 1330 به اتفاق تنی چند از هم دوره های خود مامور خدمت در شرکت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگی ادامه یافت.

اما با وجود این سوابق کار اجرایی، شادروان سجادی نژاد بیش از هر چیز معلم بود، و معلمی شغلی است که بازنشستگی نمی شناسد. او تا پایان عمر آموخت و آموزش داد. از همسر ایشان نقل شده است که “استاد یا مطالعه می کردند، یا می اندیشیدند و یا می نوشتند”. از یکی از شاگردان قدیم ایشان نقل است که “حتی اگر در سر امتحان از ایشان سئوالی داشتی که احساس می کردند پاسخ به آن، از نظر جنبه آموزشی ضرورت دارد، علیرغم کمک احتمالی به پاسخگویی به سئوالات امتحان، حتماً به آن پاسخ می دادند”. این شاگرد قدیمی استاد، خود چنین موردی را تجربه کرده بود.

حاصل عمر پربار ایشان، انبوهی از آثار آموزشی و تخصصی است. و از این دستاورد، آنچه منتشر شده بدین شرح است:

  • حسابداری مقدماتی (به همراهی آقای ابوالقاسم خردجو) سال 1338
  • اصول هزینه یابی و حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1340
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد1) سال 1342
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد2) سال 1343
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد3) سال 1344
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد4) سال 1347
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد5) سال 1346
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 1) سال 1356
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 2) سال 1356
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3) سال 1357
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4) سال 1368
  • اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1367
  • اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد2) سال 1376
  • با همکاری آقایان ملک آرایی و نظری (فرهنگ اصطلاحات حسابداری سال 1376) با همکاری دکتر فضل الله اکبری (توضیح آنکه فترت بین سالهای 1347 تا 1356، ظاهراً به دلیل همزمانی فعالیتهای پژوهشی با مسئولیت ریاست دانشکده حسابداری و امورمالی شرکت نفت و شروع به بازنگری ایشان به بعضی از کتابهایشان بوده است.)

مردانی چون سجادی نژاد دارای ویژگیها و ابعادی هستند که بازتابی عمیق در اندیشه و عقاید دیگران می گذارند از جمله این بازتابها را می توان در گفته های دانش آموختگان مستقیم و غیرمستقیم پیدا کرد که یقیناً استناد به این یادها و ستایشها کمک مهم و موثری در ترسیم سیمای آن زنده یاد خواهد بود. برخی از این گفته ها چنین است:

  • استاد اخلاق و شرافت، اشتیاق و استواری، درستی و درستکاری، دقت نظر و درایت، همت و شجاعت و وسعت نظر بود.
  • اشتیاق بی مانندی در آموختن، آموزش دادن و درست عمل کردن داشت.
  • دستانش سخت می لرزید، اما به رغم آن خطی خوش و پخته داشت. ذهنش فعال و اندیشمند بود و بیش و کمهای جسمانی بر استحکام و قدرت روحی او تاثیری نداشت.
  • مدیریت بدون حسابرسی را در سطح موسسه (خرد) و اقتصاد کلان مفسده می دانست.
  • پیری از نسل راستان، شرافت پیشگان، معلمان عاشق و پرهیزگاران درست کردار بود.
  • با تکیه برشعر معروف حافظ که می فرماید:
    “سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
    آنچه خودداشت زبیگانه تمنا می کرد”
    به نوعی به بازگشت به خویش اعتقاد داشت و به نقش ایرانیان در اداره امورمالی و حسابداری دنیای بزرگ اسلام اشاره می کرد.
  • بالاخره بجاست که بیان خصلتهای شادروان سجادی نژاد و کشف راز بزرگی و ماندگاری ایشان را استاد بزرگ دیگری بیان کند.
    استاد ارجمند دکتر فضل الله اکبری در مورد ایشان می گوید:
    “مقدر چنین بود که، درسالهای پایان زندگی، با پدید آورنده این اثر در سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود. حسن سجادی نژاد را می گویم. علاوه بر دانش حرفه، به شعر، که آن را متناسب و به اقتضای مورد می آورد، علاقه بسیار داشت. صفای باطن و لهجه اصیل او به کلامش تاثیر و شیرینی خاص می بخشید. پرمایه، سخت کوش و پیگیر بود. به نوشتن عشق می ورزید و از این جهت کم نظیر بود. از بین همه آنان که در این رشته می شناسم، عشق و پشتکاری بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت ندیده ام. با همه نوع کتاب الفت داشت و به گفته فیلسوف شهیر ژان پل سارتر زندگیش در میان کتابها شروع و در میان کتابها نیز به خاموشی گرایید”.
    براستی راز ماندگاری استاد در چیست؟ آنچه از گفته ها و نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه این راز رهنمون می شود. ولی باید باز هم برای کشف آن بکوشیم. به این منظور، مرور دوباره ای در زندگانی و ویژگیهای ایشان، راهگشای این مهم تواند بود، مهمی که برای نسل امروز و فردا بسی آموزنده است. در این مرور دوباره به چنین مواردی برمی خوریم:
  • ویژگیهای وراثتی و خانوادگی؛ سید بود و در خانواده ای متدین و عالم به دنیا آمد و رشد کرد.
  • تنوع زمینه های تحصیلی و مطالعاتی؛ علاوه بر حسابداری با علوم اسلامی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و ادبیات فارسی و انگلیسی آشنایی داشت، به نحوی که در جای جای آثار ایشان، نتایج این مطالعات آشکارا دیده می شود و غنا و پرباری کم نظیری به تالیفات، سخنرانیها و نیز کلام ایشان بخشیده است. در پیشگفتاری بر متنی به نسبت قدیمی، به قلم مرحوم عرفانی، به این شعر زیبای عربی اشاره کرده اند که مصداق حال خود ایشان هم هست:
    “تلک آثارنا تدل علینا
    فانظروا بعدنا الی الاثار”
    آثار ما برما دلالت می کند؛ پس بعد از ما به آثارمان نظر افکنید.
  • به روز بودن؛ در زندگی همواره با جریانهای علمی و اجتماعی جدید همراه و هماهنگ می شد. از جمله در سال 1323 به عضویت وابسته و در سال 1338 به عضویت پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنین کتابهای ایشان، تاریخ 10 سال پس از فوت ایشان را نیز دارد. اینها جز از طریق به روز شدن میسر نیست.
  • کار سیستماتیک، منظم و مداوم؛ تلاش او از بدو بازگشت به ایران بدون توقف ادامه داشت. از هنگامی که در گنجاندن ماده ای در قانون مالیاتهای سال 1328 ایفای نقش کرد [درهر موقعی که انجمن محاسبین و کارشناسان قسم خورده در کشور تشکیل شود، وزارت دارایی مکلف است نتیجه رسیدگی محاسبین قسم خورده را در مورد حساب یا ترازنامه هر بازرگان یا شرکت بپذیرد، و در این صورت برای تشخیص مالیات مودی، دیگر حاجت رسیدگی به دفاتر و اوراق مودی نخواهد بود.]، تا تشکیل انجمن حسابداران خبره ایران در سال 1353 و تکمیل و بازنگری کتابهای خود، یعنی در تمام طول زندگی.
  • صراحت و لطافت توام در کلام؛ زندگی استاد، آکنده از لطیفه های آموزنده بود. در جایی، در پاسخ به یکی از دوستان، که به ایشان گفته بود [به دلیل سردی هوا و دوری راه]: “فلان کار را می توانید در منزل هم انجام دهید” پاسخ داده بودند: “اگر قرار بر این است که پول مفت به من بدهند، من از فردا نمی آیم.” و جایی دیگر، پس از آنکه شخص چاپلوسی در حضورشان، زبان به تحسین بازکرد، بی ریا و بی پرده تقاضای “دوا” کرد و داستان جالینوس از مثنوی را بازگو کرد که:
    “جالینوس از یارانش می خواهد که فلان دارو را آماده کنند. یاران به وی خاطرنشان می سازند که “این دوا در علاج جنون کار رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی.”جالینوس پاسخ می دهد که امروز دیوانه ای با من در میان راه، اظهار تملق و چاکری کرد، اگر سنخیتی در میان ما نمی بود، این توجه در نزد او حاصل نمی شد.”
  • شوق و اشتیاق در آموختن و آموزاندن؛ دوستی می گفت: “هنوز دوستان واپسین خنده رضایت آمیزش از دیدن آخرین کار چاپ شده اش را فراموش نکرده اند”.
  • میهن پرستی؛ از ایشان سئوال کرده بودند که چگونه سجادی نژاد شدی؟ با صدایی محکم و لحنی مصمم پاسخ می دهد: “از عشقی که به کار داشتم و احساس وظیفه و مسئولیت در مقابل میهنم؛ عمرم و فراغتم را وقف کار کردم”.
  • سخت کوشی؛ روز دهم شهریور 1367 چشم از جهان فروبست. کنار تختش در بیمارستان پاستورنو عینکی و قلمی بود و کتابی که داشت آن را برای چاپ مجدد تصحیح می کرد.
    به عنوان حسن ختام، یادش را با متن دستنوشته استاد ارجمند جناب آقای مصطفی علیمدد گرامی می داریم.

 

                                                                         

                                                              

مشاهیر حسابداری ایران(2)-اسماعیل عرفانی

  مشاهیر حسابداری ایران(2)-اسماعیل عرفانی


اسماعیل عرفانی

 محمد شلیله

این زمان دیگر نام اسمعیل عرفانی تنها برروی کتابهایی برجای مانده است که آن زنده یاد در رشته حسابداری و حسابرسی تالیف کرده است و در آن قطع خاص انتشارات دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران منتشر می شد و اکنون در کتابخانه های معتبر نگهداری می شود و تنها در بررسیهای تاریخی تحولات دانش حسابداری در ایران به آن مراجعه می شود. بیش از این اما در دوران اخیر کمتر از او یاد کرده ایم؛ او را که واضع واژه های حسابرس و حسابرسی، استاد حسابداری، مشاور دکتر محمد مصدق، از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران، از شمار مولفان و بنیانگذاران برجسته دانش نوین حسابداری و حسابرسی کشور، بنیانگذار نخستین انجمن حرفه ای ایران، از کارگزاران بلند پایه بانک ملی ایران، معاون بانک مرکزی، مشاور سازمان برنامه و رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت ایران، عضو هیئت نمایندگی ایران در دادگاه لاهه و تحلیلگر چیره دست اقتصاد بود. اعتبار او البته از نقشها و سمتهایی که داشت مایه نمی گرفت بلکه عملکردش در مشاغل پیشگفته بود، که به او اعتبار می بخشید و می توان از خلال بررسی آن آموزه های کم نظیری از چگونه حسابرس بودن را در اختیار نسل کنونی حسابداران نهاد و به نسلهای آینده سپرد.

اسمعیل عرفانی پیش از آنکه پیر شود، از میان ما رفت، اما بیش از آنکه از یاد رفتنی باشد به یادماندنی است.

نوشته حاضر حاصل کوششی است که از آغاز سال 1372 و در راستای بازشناخت استاد اسمعیل عرفانی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. اما در هرگامی با محدودیتهای پیشبینی نشدنی در دستیابی به اطلاعات مستند روبه رو بود. برای نمونه، دستاورد این همه سال جستجویمان، تنها یک امضا از استاد بود که آن هم در پرتو لطف یکی از شاگردان استاد به دست آمد. بیش از این دریغ از دستیابی به جمله ای دست نوشته استاد. اما در برابر این دشواریها هر آنچه نیز که تاکنون فراهم آمده در پرتو نیک خواهیها و راه گشاییهای بستگان، شاگردان و دوستان استاد بوده است.

نخست باید از دکتر پرویز شمس استاد ادبیات بسیاری از حسابداران یادکرد که بررسیهای نخستین را آسان کرد و مرا خانه به خانه با بستگان آن شادروان آشنا ساخت؛ از فیروز عرفانی برادر استاد و خدیجه حسن پور معلم گرانقدر فرزندان این مرز و بوم دختر عمه شادروان که مرا در خانه هایشان پذیرا شدند و از هیچگونه یاری در کار بررسی دریغ نکردند، از آقای مهندس علی خیام عرفانی خواهرزاده استاد که حق بسیاری در این کوشش دارند، عکسهایی دست نیافتنی از استاد را در اختیار گذاشتند، پرسشنامه های تهیه شده مرا در ایران و خارج از کشور به بستگان و آشنایان استاد ارائه کردند، پاسخهای آنان را گردآوردند و به من سپردند و از غلامرضا حیدرخویی شاگرد استاد که مدارک درخور استفاده ای را فراهم آوردند و خاطرات خود را از استاد بازگو کردند و سرانجام از پروین عرفانی خواهر و پرویز عرفانی برادر و مسعود عرفانی خواهرزاده استاد که با دقتی بیشینه به پرسشهای پرسشنامه ها پاسخ گفتند و به یافته های بررسی کننده اعتبار بخشیدند.

اسمعیل عرفانی فرزند میرزا ابوطالب خان عرفانی است. خود ابوطالب خان در رودبار متولد شده است. او پس از پایان گرفتن تحصیلاتش در شاهزاده عبدالعظیم (شهرری)، برای مطالعه و آشنایی با روشهای نوین آموزش و پرورش به قفقاز رفت و در آنجا مدرسه ای برای ایرانیان مقیم قفقاز تاسیس کرد. پس از آن راهی سمرقند شد و در آنجا نیز به تاسیس مدرسه برای فرزندان ایرانیان مقیم آن شهر همت گماشت. شادروان ابوطالب عرفانی پس از انقلاب اکتبر، مانند بسیاری از ایرانیان مهاجر، به میهن بازگشت و در بندر انزلی دست به تاسیس مدرسه ای زد که اسمعیل و برادرش ابراهیم از نخستین شاگردان آن بودند. سپس برای اینکه فرزندانش به دانشگاه راه یابند در سال 1309 به تهران آمد. ابوطالب خان عرفانی از یاران و همرزمان میرزا کوچک خان بود و مدتی را همراه سردار جنگل در اقامتگاه او سپری کرد و در همانجا همسر و یکی از فرزندانش را از دست داد.
در کتاب سردار جنگل، نوشته ابراهیم فخرایی نیز از او به نام میرزا ابوطالب یاد شده است. از آن زمان به بعد چون پیشینه سیاسی و مبارزاتی وی با اوضاع و احوال سیاسی آن زمان سازگار نبود، کوشید تا زندگی خود را در گمنامی بگذراند.

ابوطالب عرفانی، خدمتگزار فرهنگ این مرز و بوم سرانجام در پی چهل سال تلاش در راه ایجاد مدارس جدید و تصدی مشاغلی چون ریاست فرهنگ انزلی، کفالت فرهنگ گیلان و ریاست مدرسه ناصرخسرو سرانجام در سال 1325 چشم از جهان فروبست.

اسمعیل عرفانی فرزند سوم از چهار فرزند نخستین ازدواج پدر در سال 1295 در بندر انزلی بدنیا آمد، تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه ای که پدر تاسیس کرده بود، در انزلی به پایان رسانید و بعد برای ادامه تحصیل به رشت رفت و دوره متوسطه را در آن شهر گذراند. درآن زمان دانش آموزان می توانستند در صورت برخورداری از استعداد و توانایی تحصیلی چشمگیر چند کلاس را در یکسال بگذرانند و اسمعیل عرفانی نیز با استفاده از این حق و به اتکای استعداد وظرفیت خارق العاده اش توانست در سن 15 سالگی به اخذ دیپلم کامل متوسطه و پس از سه سال در 18 سالگی به دریافت درجه لیسانس حقوق نایل آید. او پس از پایان دوره دانشکده حقوق به استخدام بانک ملی ایران درآمد و دوسال بعد، در سال 1315 همراه نخستین گروه اعزامی از سوی بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری به انگلستان رفت، و این دوره را که مدت آن هشت سال بود در پنج سال به پایان رسانید و با موافقت بانک ملی ایران دو سال نیز در مدرسه اقتصاد لندن به تحصیلات عالی در رشته اقتصاد پرداخت و در این رشته موفق به دریافت درجه فوق لیسانس شد.

بازگشت اسمعیل عرفانی به میهن، تا پایان جنگ جهانگیر دوم به طول انجامید. در این زمان او نخستین حسابدار خبره ای بود که به ایران برگشت و در بانک ملی ایران به خدمت ادامه داد و به دستور مدیر عامل وقت این بانک، به بررسی و بازنگری سازمان بانک یاد شده ماموریت یافت.

اسمعیل عرفانی، با کمال تاسف، در سال 1326؛ یعنی در سن 30 سالگی، در جریان مسافرت به شمال کشور، در اثر تصادفی شدید هنگام رانندگی از ناحیه کمر به شدت آسیب دید و از هر دوپا فلج شد. این حادثه تاثیری ناگوار بر روحیه او نهاد و افسردگی شدیدی بروی عارض کرد تا آنکه از سوی بانک ملی ایران به منظور معالجه برای مدت 6 ماه به انگلستان فرستاده شد. منتها معالجات نتیجه ای در پی نداشت، اما چون این مدت را در میان معلولان جنگی جنگ جهانگیر دوم به سر برد، از مشاهده روحیه امیدوار و فعالیت و تحرک آنان روحیه اش بکلی دگرگون شد و از آن پس به مدت 27 سال روی صندلی چرخدار با نهایت جدیت و امیدواری به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد. به گفته دکتر فضل ا… اکبری:“بخش درخور توجه عمرشان که زمان بعد از تصادف را دربر می گرفت، روی تحت و در یک اتاق در طبقه زیر زمین بانک ملی و سپس بانک مرکزی سپری کردند”.
در این زمان مبارزات مردم ایران در راه ملی کردن صنعت نفت آغاز شده بود و او با همان وضعی که داشت به این مبارزات پیوست و در همان حال در اجتماعات حضور می یافت و در راه پیماییها شرکت می کرد. افزون بر این با انتشار مقاله های اقتصادی در روزنامه های کیهان و اطلاعات نظریه های جدیدی برای سازماندهی اقتصاد بدون اتکا به درآمد نفت ارائه کرد که مورد توجه دکتر محمد مصدق قرار گرفت و او را در شمار مشاوران اقتصادی خود برگزید و هفته ای چند بار با وی به مشورت می پرداخت.

در همین زمان بود که گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی به تحریک دشمنان نهضت، به شدت برعلیه دکتر مصدق به مخالفت برخاستند. اسمعیل عرفانی از طریق یکی از دوستانش توانست فهرست اسامی سهامداران ایرانی شرکت سابق نفت انگلیس را که از شمار مخالفان مصدق بودند به دست آورد و این فهرست را در روزنامه ها منتشر ساخت و آشکار شد وکلایی که به سرکردگی جمال امامی با اقدامات دکتر مصدق مخالفت می کردند، از سهامداران شرکت نفت بوده اند. این اقدام او سبب شد که از شدت مخالفتها کاسته شود و دکتر مصدق نیز وی را مورد تشویق قرارداد. او در همین زمان به عنوان رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت در جریان خلع ید از شرکت انگلیسی منصوب شد و به همراهی دوست و همکار همیشگی اش زنده یاد استاد حسن سجادی نژاد به استقرار نظام مالی صنعت نفت یاری رسانید.

اسمعیل عرفانی از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران است. دکتر فضل ا... اکبری در این باره می گوید: “ایشان به لحاظ وضع جسمانی خود نمی توانستند درکارهای اجرایی فعالیت یا حتی تدریس کنند، مرحوم سجادی نژاد دانشکده یاد شده را پایه گذاری کردند و ریاست آنرا برعهده گرفتند، منتها در همه حال از یاری و همراهی مرحوم اسمعیل عرفانی بهره مند بوند”،. غلامرضا حیدر خویی از شاگردان اسمعیل عرفانی فضای جلسه اعلام موافقت با به رسمیت شناختن مقاطع تحصیلی مدرسه عالی حسابداری و علوم مالی را به وسیله استاد چنین توصیف کرده است: “آن جثه رنجور به کمک یاران صمیمی اش برروی صندلی چرخدار پشت تریبون قرار گرفت و موافقت مسئولان وقت را با صدایی آرام، نگاهی نافذ و تبسمی حاکی از احساس رضایت به آگاهی مشتاقان حاضر در جلسه رسانید. سکوتی ژرف فضای جلسه را فرا گرفت و با جدا شدن صندلی چرخدار از تریبون بود که حاضران به احترام به پا خاستند و با کف زدنهای ممتد استاد و پشتیبان خود را ستودند”. او پیش از این نیز مدرسه حسابداری بانک ملی ایران را که گواهینامه دانشگاهی نمی داد، تاسیس کرده بود و نخستین کتاب حسابداری و حسابرسی خود را برای آموزش در این مدرسه تالیف کرد.

اسمعیل عرفانی تا آنجا که توانست به تدریس پرداخت و همراه آن به تالیف کتابهایی در رشته حسابداری، از جمله سه جلد کتابهای حسابداری مدیریت و کتاب حسابرسی همت گماشت. کتابهای پیشگفته معتبرترین منبع مطالعه در زمینه حسابداری مدیریت و حسابرسی تا سالهای اخیر و انتشار کتابهای جدید در این رشته بود.

عملکرد شغلی و رفتار حرفه ای او درخور توجه بسیار است. ذکر داستانی در این مورد خالی از لطف نیست. زمانی که عرفانی رییس هیئت عالی بازرسی شرکت نفت بود، آگاه شد تعدادی از اعضای هیئت مدیره این شرکت ـ برخلاف قانون ـ در شرکتهای نفت خارجی سهم دارند. نخست در آمریکا و پس از توفیق نیافتن در این باره در کتابخانه پارلمان کانادا به جستجو پرداخت و موفق به دستیابی به مدارک مورد نیاز جهت اثبات موضوع شد و اعضای مورد نظر را در موقعیتی قرار داد که ناگزیر بودند یا از سهام خود در شرکتهای پیشگفته صرفنظر کنند یا آنکه از عضویت هیئت مدیره شرکت نفت استعفا دهند. زمانی دیگر با خبر شد برخی از شرکتهای نفتی در قراردادهای خود با یکی از کشورهای بحرین یا کویت امتیازهای درخور توجهی را برای این کشورها در نظر گرفته اند در حالی که در موارد مشابه، همان امتیازها را از ایران دریغ داشته بودند و وجود چنین امتیازاتی را در قرارداد با سایر کشورها نیز انکار می کردند. او درصدد اثبات موضوع برآمد، تا آنکه به منظور بررسی سیستمهای مالی شرکتهای نفتی خارجی به آمریکا اعزام شد. در آنجا کوشید تا در کتابخانه معروف کنگره به قراردادهای موردنظر دست یابد، اما رییس قسمت خاورمیانه کتابخانه یادشده، از هرگونه همکاری در این زمینه، به دلیل محرمانه بودن اسناد مذکور خودداری کرد. اسمعیل عرفانی با وضعیت جسمی خود رنج سفر را برخود هموار کرد و فاصله دو هزار کیلومتری واشینگتن تا کانادا را طی کرد اما بازهم به نتیجه نرسید. به شیکاگو که قراربود سیستمهای مالی شرکتهای استاندارد اویل و ایندیانا را در آنجا مطالعه کند، بازگشت و سرانجام با کوششها و پیگیریهای وصف ناپذیر و هوشمندانه و در پرتو شناخت و آگاهی که از مناسبات و سیستمهای اداری و اطلاعاتی آن شرکتها داشت به اسناد مورد نظر دست یافت و امکان دسترسی به امتیارات مورد انتظار را در مذاکرات بعدی فراهم ساخت. زمانی نیز موفق به کشف تقلب و حساب سازی در حسابهای کنسرسیوم شد، اما مدیران کنسرسیوم با اتکا به پشتیبانی دربار به گزارشهای او وقعی نگذاشتند. اسمعیل عرفانی آنان را تهدید کرد که در صورت نپرداختن حقوق کامل شرکت ملی نفت ایران، آنان را به دلیل رعایت نکردن قوانین مالیاتی آمریکا درخود آن کشور تعقیب خواهد کرد، همین تهدید سبب شد که کنسرسیوم جبران خسارتهای وارد شده به ایران از این بابت را بپذیرد. مدعای عرفانی نزدیک به 50 میلیون دلار بود، اما دکتر امینی نخست وزیر وقت که برای وصول این مطالبات به خارج رفته بود، در آنجا کل خسارت را به 20 میلیون دلار مصالحه کرد و این موضوع باعث رنجش عرفانی شد که معتقد بود، حق با ایران بوده و می توانسته اند تمامی خسارت را مطالبه کنند.

در اواخر خدمتش در شرکت نفت به علت اختلافهایی که بین او و دکتر اقبال به خاطر گزارشهای او در مورد تخلفات شرکتهای خارجی بروز کرده بود، ناگزیر شد، شرکت نفت را ترک کند و به بانک مرکزی بازگردد. در آنجا فعالیت خود را به عنوان معاون مطالعاتی این بانک ادامه داد، یک سال هم در این سمت بود که بازنشسته شد و در سال 1352، در سن 57 سالگی به علت نارسایی کلیه درگذشت.

به گفته دکتر فضل ا... اکبری “...اصطلاحهای حسابرس و حسابرسی را برای نخستین بار مرحوم اسمعیل عرفانی به کار بردند. پیش از این که ایشان این اصطلاحها را پدید آورند، واژه های ممیز و ممیزی به کار می رفت که صرف نظر از مفهوم کلی، در عرف مردم بیشتر به رسیدگی از دید و برای تشخیص مالیات اطلاق می شد”.
اسمعیل عرفانی پیشگام تاسیس تشکلهای حرفه ای در ایران بود، دکتر اکبری در این باره گفته است: “علاقه ایشان به پیشرفت حرفه و توسعه و تشکل آن به حدی بود که به رغم مشکلات جسمی و گرفتاریهای شغلی برتمامی فعالیتها نظارت می کردند و خودشان نیز پا به پای دیگران در تمام کارها مشارکت می جستند. در واقع دلیل پیشرفتهای درخور توجه حرفه در دوره فعالیت ایشان همین بود”.
نخستین انجمن حسابداران ایران در سال 1342 به ثبت رسید. دکتر اکبری گفته است:“.... بانی تاسیس این انجمن مرحوم اسمعیل عرفانی بودند و جلسات نیز در دفتر ایشان تشکیل می شد و پیگیری و پایه گذاری آنرا خود ایشان برعهده داشتند”.
جنبه دیگر شخصیت اسمعیل عرفانی، وجه فردی، رفتاری و فرهنگی اوست. دکتر اکبری در این باره گفته است: “... شخصیت ممتازی بودند و دفترشان مرکز تجمع حسابداران برجسته وصاحبنظران آن زمان بود و سمت پیشکسوتی داشتند. نقش جشمگیر ایشان در تاسیس انجمن حسابداران و تالیف کتابهای حسابداری و حسابرسی بر همگان روشن است. در واقع هر کار و کوششی از دفتر ایشان آغاز می شد”. دکتر اکبری همچنین گفته است: “دو صفت تیزهوشی و جدی بودن را بیش از سایر ویژگیهای ایشان به خاطر دارم و فکر می کنم این صفات با کیفیتی که در مرحوم اسمعیل عرفانی وجود داشت، در کمتر کسی یافت می شود، بویژه در شرایطی که ایشان به فلج مبتلا بودند و پیامدهایی که این بیماری برای ایشان داشت. با این حال چنان فعال بودند که بندرت می توان فردی این گونه فعال سراغ کرد”.

در میان طیف گسترده علائق و دلبستگیهای او مانند فعالیتهای حرفه ای، فعالیتهای اجتماعی، تالیف و تدریس و متشکل ساختن حرفه و تاسیس دانشگاه و جز آن، شعر نیز از امتیاز چشمگیری نزد او برخوردار بود. در میان شعرای ایرانی، به اشعار سعدی و حافظ و بیش از همه به مولانا دلبستگی داشت و به مطالعه و بررسی عرفان علاقمند بود.

به مسافرت و گذران در طبیعت و مناطق کوهستانی علاقه بسیار داشت و پیش از آنکه آن حادثه دردناک، شیوه دلخواهانه زندگی را از او دریغ نماید، از هر فرصتی برای اقامت همراه دوستان و بستگانش در طبیعت کوهساران بهره می جست.

برای افراد درستکار و صادق و کوشا احترام بسیار قائل بود و از دروغ و ریا و شنیدن حرفهای نسنجیده و ناروا برآشفته می شد. بسیار صریح بود و ناخرسندی خود را از دیگران به آسانی با آنان در میان می نهاد. روابط او با دیگران دوستانه و همراه با احترام بود، درستکار و دقیق و سختکوش بود و با دیگران مناسباتی جدی، صمیمانه، ملاطفت آمیز و مهربان داشت. در عین حال در مواردی که ادامه روابط خود را با دیگران مناسب نمی دانست، بسیار صریح نظر خود را ابراز می داشت و در منتهای خونسردی و احترام بتدریج با آنان قطع رابطه می کرد. از ورود به حوزه شخصی زندگی افراد به شدت پرهیز می کرد و به دیگران نیز اجازه نمی داد که به مسائل شخصی او بپردازند. با دانشجویانش صمیمی و حمایتگرانه و در عین حال با انضباط و جدی رفتار می کرد. ساده و بی پیرایه می زیست، قانع و از تجملات بیزار بود، معاشرت با دوستان و بستگانی را که ساده زندگی می کردند بسیار دوست داشت و تا حد امکان از حضور در مراسمی که با تشریفات و تجملات همراه بود، پرهیز می کرد، اما از مشارکت در امور اجتماعی به هر شکلی که ممکن بود، از جمله به صورت اهدای کمکهای مالی موثر استقبال می کرد.

بالاترین آرزویش این بود که مردم خوب و درست کارکنند و کار به کاردان سپرده شود و دیگر اینکه، مگر روزی بهبود یابد و از رنج بیماری وارهد.
خانواده اسمعیل عرفانی برایش احترام بسیار قایل بودند، کوششهای او را تقدیر می کردند و وی را موجب مباهات خود می دانستند.
اسمعیل عرفانی معتقد بود:“ اگر واقعاً سیستم حسابداری و حسابرسی درستی در مملکت نداشته باشیم، هیچگاه اصلاحات اقتصادی به جایی نمی رسد”.



ایلام حساب

وبلاگ تخصصی حسابداری



معرفی نوابغ حسابداری- حسن سجادی نژاد


معرفی نوابغ حسابداری- حسن سجادی نژاد
  سلام به همه ی حسابداران و دانشجویان حسابداری همون طور که می دونید ما در این وبلاگ قصد داریم به معرفی جدید ترین و کاربردی ترین نرم افزار های روز دنیا و ایران بپردازیم .

 از امروز قصد داریم علاوه بر این کار به معرفی مشاهیر حسابداری ایرانی نیز بپردازیم چون فکر می کنم دیگر دانشجویان نیز مثل خودم اشنایی چندانی با این بزرگواران نداشته باشند امیدوارم از این تصمیم جدید ما خوشتون بیاد

 

  در همین راستا امروز می خواهیم به معرفی استاد حسن سجادی نژاد می پردازیم.

 

مشاهیر حسابداری ایران

حسن سجادی نژاد
راز ماندگاری استاد

محمدجواد صفار

 هنگامی که استاد سجادی نژاد، از برجسته ترین پیشگامان حسابداری نوین کشور روی در نقاب خاک کشید آسیب ملموس و جبران ناپذیری بر پیکرة حرفه هنوز نوپای حسابداری وارد آمد. سراسیمگی و دلواپسی در همه مشهود بود، زیرا دریافتند کسی که دورادور به همه دلگرمی می داد و همه ناخودآگاه به او اتکا داشتند از میان رفته است. طی یکی دو سال پس از رفتنش، بزرگان حرفه سخنها درباره اش گفتند و هریک کوشیدند ادای دینی به او بکنند، و این ادای دین با نوعی وفاداری به ارزشهایی که استاد در تمامی عمر با آنها زیست و به دیگران آموخت، همراه بود.

اگر می گوییم که سجادی نژاد را بزرگداشتی شایسته تر باید، به خاطر زندگان است؛ که در گذشتگان را اگر نیازی باشد، تنها به دعای خیر و آمرزش خواهی است؛ و در این نسل و نسلهای بعد کم نیستند افرادی که دعای خیر بدرقه راه سجادی نژاد کنند.

و براستی نیز چنین است. شمار دانش آموختگان او را حدود 5000 نفر تخمین می زنند و تعداد شاگردان غیرمستقیم او بسی بیشتر از این است. ما نیز به نمایندگی از سوی این دانش آموختگان یادی از ایشان می کنیم، به این امید که چراغی فرا راه رهروان طریق او افروخته باشیم.

زنده یاد استاد سید حسن سجادی نژاد در اسفندماه 1296 در خانواده ای متدین و عالم در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پیش از آنکه در آذر ماه 1315 از طرف بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری عازم انگلستان شود، علاوه بر تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم علمی، در رشته ریاضیات عمومی، فیزیک و شیمی نیز کسب علم کرد. شواهد نشان می دهد که این مطالعات بعد از آن نیز به شیوه ای غیرکلاسیک ادامه یافته است. در سال 1323 (1945 میلادی) به عضویت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 میلادی) به عضویت پیوسته آن انجمن درآمد. در سال 1324 پس از پایان تحصیلات عالی در انگلستان، به ایران برگشت و از سال 1330 به اتفاق تنی چند از هم دوره های خود مامور خدمت در شرکت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگی ادامه یافت.

اما با وجود این سوابق کار اجرایی، شادروان سجادی نژاد بیش از هر چیز معلم بود، و معلمی شغلی است که بازنشستگی نمی شناسد. او تا پایان عمر آموخت و آموزش داد. از همسر ایشان نقل شده است که “استاد یا مطالعه می کردند، یا می اندیشیدند و یا می نوشتند”. از یکی از شاگردان قدیم ایشان نقل است که “حتی اگر در سر امتحان از ایشان سئوالی داشتی که احساس می کردند پاسخ به آن، از نظر جنبه آموزشی ضرورت دارد، علیرغم کمک احتمالی به پاسخگویی به سئوالات امتحان، حتماً به آن پاسخ می دادند”. این شاگرد قدیمی استاد، خود چنین موردی را تجربه کرده بود.

حاصل عمر پربار ایشان، انبوهی از آثار آموزشی و تخصصی است. و از این دستاورد، آنچه منتشر شده بدین شرح است:

  • حسابداری مقدماتی (به همراهی آقای ابوالقاسم خردجو) سال 1338
  • اصول هزینه یابی و حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1340
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد1) سال 1342
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد2) سال 1343
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد3) سال 1344
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد4) سال 1347
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد5) سال 1346
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 1) سال 1356
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 2) سال 1356
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3) سال 1357
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4) سال 1368
  • اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1367
  • اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد2) سال 1376
  • با همکاری آقایان ملک آرایی و نظری (فرهنگ اصطلاحات حسابداری سال 1376) با همکاری دکتر فضل الله اکبری (توضیح آنکه فترت بین سالهای 1347 تا 1356، ظاهراً به دلیل همزمانی فعالیتهای پژوهشی با مسئولیت ریاست دانشکده حسابداری و امورمالی شرکت نفت و شروع به بازنگری ایشان به بعضی از کتابهایشان بوده است.)

مردانی چون سجادی نژاد دارای ویژگیها و ابعادی هستند که بازتابی عمیق در اندیشه و عقاید دیگران می گذارند از جمله این بازتابها را می توان در گفته های دانش آموختگان مستقیم و غیرمستقیم پیدا کرد که یقیناً استناد به این یادها و ستایشها کمک مهم و موثری در ترسیم سیمای آن زنده یاد خواهد بود. برخی از این گفته ها چنین است:

  • استاد اخلاق و شرافت، اشتیاق و استواری، درستی و درستکاری، دقت نظر و درایت، همت و شجاعت و وسعت نظر بود.
  • اشتیاق بی مانندی در آموختن، آموزش دادن و درست عمل کردن داشت.
  • دستانش سخت می لرزید، اما به رغم آن خطی خوش و پخته داشت. ذهنش فعال و اندیشمند بود و بیش و کمهای جسمانی بر استحکام و قدرت روحی او تاثیری نداشت.
  • مدیریت بدون حسابرسی را در سطح موسسه (خرد) و اقتصاد کلان مفسده می دانست.
  • پیری از نسل راستان، شرافت پیشگان، معلمان عاشق و پرهیزگاران درست کردار بود.
  • با تکیه برشعر معروف حافظ که می فرماید:
    “سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
    آنچه خودداشت زبیگانه تمنا می کرد”
    به نوعی به بازگشت به خویش اعتقاد داشت و به نقش ایرانیان در اداره امورمالی و حسابداری دنیای بزرگ اسلام اشاره می کرد.
  • بالاخره بجاست که بیان خصلتهای شادروان سجادی نژاد و کشف راز بزرگی و ماندگاری ایشان را استاد بزرگ دیگری بیان کند.
    استاد ارجمند دکتر فضل الله اکبری در مورد ایشان می گوید:
    “مقدر چنین بود که، درسالهای پایان زندگی، با پدید آورنده این اثر در سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود. حسن سجادی نژاد را می گویم. علاوه بر دانش حرفه، به شعر، که آن را متناسب و به اقتضای مورد می آورد، علاقه بسیار داشت. صفای باطن و لهجه اصیل او به کلامش تاثیر و شیرینی خاص می بخشید. پرمایه، سخت کوش و پیگیر بود. به نوشتن عشق می ورزید و از این جهت کم نظیر بود. از بین همه آنان که در این رشته می شناسم، عشق و پشتکاری بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت ندیده ام. با همه نوع کتاب الفت داشت و به گفته فیلسوف شهیر ژان پل سارتر زندگیش در میان کتابها شروع و در میان کتابها نیز به خاموشی گرایید”.
    براستی راز ماندگاری استاد در چیست؟ آنچه از گفته ها و نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه این راز رهنمون می شود. ولی باید باز هم برای کشف آن بکوشیم. به این منظور، مرور دوباره ای در زندگانی و ویژگیهای ایشان، راهگشای این مهم تواند بود، مهمی که برای نسل امروز و فردا بسی آموزنده است. در این مرور دوباره به چنین مواردی برمی خوریم:
  • ویژگیهای وراثتی و خانوادگی؛ سید بود و در خانواده ای متدین و عالم به دنیا آمد و رشد کرد.
  • تنوع زمینه های تحصیلی و مطالعاتی؛ علاوه بر حسابداری با علوم اسلامی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و ادبیات فارسی و انگلیسی آشنایی داشت، به نحوی که در جای جای آثار ایشان، نتایج این مطالعات آشکارا دیده می شود و غنا و پرباری کم نظیری به تالیفات، سخنرانیها و نیز کلام ایشان بخشیده است. در پیشگفتاری بر متنی به نسبت قدیمی، به قلم مرحوم عرفانی، به این شعر زیبای عربی اشاره کرده اند که مصداق حال خود ایشان هم هست:
    “تلک آثارنا تدل علینا
    فانظروا بعدنا الی الاثار”
    آثار ما برما دلالت می کند؛ پس بعد از ما به آثارمان نظر افکنید.
  • به روز بودن؛ در زندگی همواره با جریانهای علمی و اجتماعی جدید همراه و هماهنگ می شد. از جمله در سال 1323 به عضویت وابسته و در سال 1338 به عضویت پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنین کتابهای ایشان، تاریخ 10 سال پس از فوت ایشان را نیز دارد. اینها جز از طریق به روز شدن میسر نیست.
  • کار سیستماتیک، منظم و مداوم؛ تلاش او از بدو بازگشت به ایران بدون توقف ادامه داشت. از هنگامی که در گنجاندن ماده ای در قانون مالیاتهای سال 1328 ایفای نقش کرد [درهر موقعی که انجمن محاسبین و کارشناسان قسم خورده در کشور تشکیل شود، وزارت دارایی مکلف است نتیجه رسیدگی محاسبین قسم خورده را در مورد حساب یا ترازنامه هر بازرگان یا شرکت بپذیرد، و در این صورت برای تشخیص مالیات مودی، دیگر حاجت رسیدگی به دفاتر و اوراق مودی نخواهد بود.]، تا تشکیل انجمن حسابداران خبره ایران در سال 1353 و تکمیل و بازنگری کتابهای خود، یعنی در تمام طول زندگی.
  • صراحت و لطافت توام در کلام؛ زندگی استاد، آکنده از لطیفه های آموزنده بود. در جایی، در پاسخ به یکی از دوستان، که به ایشان گفته بود [به دلیل سردی هوا و دوری راه]: “فلان کار را می توانید در منزل هم انجام دهید” پاسخ داده بودند: “اگر قرار بر این است که پول مفت به من بدهند، من از فردا نمی آیم.” و جایی دیگر، پس از آنکه شخص چاپلوسی در حضورشان، زبان به تحسین بازکرد، بی ریا و بی پرده تقاضای “دوا” کرد و داستان جالینوس از مثنوی را بازگو کرد که:
    “جالینوس از یارانش می خواهد که فلان دارو را آماده کنند. یاران به وی خاطرنشان می سازند که “این دوا در علاج جنون کار رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی.”جالینوس پاسخ می دهد که امروز دیوانه ای با من در میان راه، اظهار تملق و چاکری کرد، اگر سنخیتی در میان ما نمی بود، این توجه در نزد او حاصل نمی شد.”
  • شوق و اشتیاق در آموختن و آموزاندن؛ دوستی می گفت: “هنوز دوستان واپسین خنده رضایت آمیزش از دیدن آخرین کار چاپ شده اش را فراموش نکرده اند”.
  • میهن پرستی؛ از ایشان سئوال کرده بودند که چگونه سجادی نژاد شدی؟ با صدایی محکم و لحنی مصمم پاسخ می دهد: “از عشقی که به کار داشتم و احساس وظیفه و مسئولیت در مقابل میهنم؛ عمرم و فراغتم را وقف کار کردم”.
  • سخت کوشی؛ روز دهم شهریور 1367 چشم از جهان فروبست. کنار تختش در بیمارستان پاستورنو عینکی و قلمی بود و کتابی که داشت آن را برای چاپ مجدد تصحیح می کرد.
    به عنوان حسن ختام، یادش را با متن دستنوشته استاد ارجمند جناب آقای مصطفی علیمدد گرامی می داریم.

آغاز کار با بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت تمامی دانشجویان و علاقمندان به مسائل مالی و اقتصادی

وبلاگ ایلام حساب قصد دارد به ارائه مباحث زیر بپردازد:

1- ارائه کتب - جزوات و سوالات دروی رشته های حسابداری- اقتصاد- مدیریت

2- معرفی به روزترین نرم افزارهای حسابداری و مالی و ارائه لینک دانلود نسخ آنها در صورت ارائه شرکتهای مربوطه

3- ارئه جدیدترین مقالات فارسی و انگلیسی

4- معرفی برترین های اقتصادی ایران و جهان

5- ارائه سوالات و جواب آزمونهای رسمی کشور

6- معرفی دانشگاها-سایتها--وبلاگها

 و بسیاری موارد کاربردی دیگر ...

 امید است تلاشی که صورت میگیرد با کمک نظرات و پیشنهادات شما عزیزان زمینه را برای تبدیل شدن این وبلاگ به یک وبلاگ مرجع برای تمامی حسابداران-اقتصاددانان-مدیران و در کل تمامی کسانی که نیاز به اطلاعات در زمینه های مربوطه دارند را فراهم آورد .

منتظر نظرات شما عزیزان هستم


سعید جندیلی

1385/08/11